کد مطلب:282852 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:273

الامام المهدی
بر خلاف آنچه بعضی از ناآگاهان تصور می كنند اعتقاد به قیام مهدی (ع) و حكومت جهانی او مخصوص شیعه و پیروان مكتب اهل بیت (ع) نیست، بلكه تمام فرق اسلامی بدون استثناء ظهور مردی از دودمان پیامبر را در آخر زمان به نام مهدی كه دنیا را پر از عدل و داد می كند پذیرفته اند، و روایات آن را در كتب خود از پیامبر اكرم (ص) نقل كرده اند.

كتابهای فراوانی در این زمینه به وسیله دانشمندان اهل سنت و علمای شیعه نگاشته شده است كه به قسمتی از آن در بحثهای آینده شاره می شود.

این روایات متواتر و قطعی است كه همه محققان اسلامی - صرف نظر از مذهب خاص خود - آن را پذیرفته اند، تنها عده محدودی مانند «ابن خلدون» و «احمد امین مصری» در صدور این روایات از پیامبر تردید كرده اند، و قرائنی در دست داریم كه انگیره آنها از این كار ضعف روایات نبوده بلكه شاید فكر می كردند كه روایات مربوط به قیام مهدی مشتمل بر خارق عاداتی است كه به سادگی نمی توانند آن را باوركنند.

این در حالی است كه متعصب ترین فرق اسلامی یعنی «وهابی ها» نیز آن را پذیرفته و به متواتر بودن احادیث آن اعتراف كرده اند.

شاهد این مدعا بیانیه ای است كه چند سال قبل از طرف رابطه العالم الاسلامی كه شدیداً زیر نفوذ وهابیان و دولت سعودی است، در پاسخ سؤالی كه از آنها درباره ظهور حضرت مهدی شده بود صادر گردید.

این بیانیه در پاسخ یكی از اهالی «كنیا» به نام «ابو محمد» و به امضای دبیر كل «رابطة العالم الاسلامی» «محمد صالح القزاز» بود، در این بیانیه آمده است كه:

«ابن تیمیه» مؤسس مذهب وهابیان احادیث مربوط به مهدی (ع) را نیز پذیرفته است سپس به رساله ای كه پنج تن از علمای معروف حجاز در این زمینه تهیه كرده اند می پردازد:

در قسمتی از این رساله می خوانیم:

«به هنگام ظهور فساد در جهان و نشر كفر و ظلم، خداوند جهان رابه وسیله «مهدی» پر از عدل و داد می كند آنگونه كه از ظلم و ستم پر شده است، او آخرین خلیفه راشدین دوازده گانه است كه پیامبر طبق كتب صحاح ازآن خبر داده است....

احادیث مربوط به مهدی را بسیار از صحابه پیامبر (ص) نقل كرده اند از جمله عثمان بن عفان، علی بن ابی طالب، طلحه بن عبیدالله، عبدالرحمن بن عوف، عبدالله بن عباس، عماربن یاسر، عبدالله بن مسعود، ابوسعید خدری، ثوبان، قرة بن ایاس مزنی، عبدالله بن حارث، ابوهریره، خذیفه بن یمان، جابر بن عبدالله، ابوامامه، جابربن ماجد، عبدالله بن عمر، انس بن مالك، عمران بن حصین و ام سلمه.

اینها بیست نفر از كسانی هستند كه روایات مهدی را نقل كرده اند، افراد زیاد دیگری غیر آنها نیز وجود دارند.

سخنان فراوانی نیز از خود صحابه درباره ظهور مهدی نقل شده است كه آنها را نیز می توان در ردیف روایت پیامبر شمرد، زیرا این مساله از مسائلی نیست كه بتوان با اجتهاد پیرامون آن سخن گفت (بنابراین صحابه این مطالب را از پیامبر شنیده اند).

سپس می افزاید: این دو مطلب (روایات پیامبر (ص) و روایت صحابه كه در اینجا در حكم حدیث است) در بسیاری از متون معروف اسلامی و كتب اصلی حدیث اعم از «سنن» و «معاجم»و «مسانید» آمده است.

از جمله سنن ابی داود، سنن ترمذی، ابن ماجد، ابن عمرو، مسند احمد، و ابن لیلی، و بزاز، و صحیح حاكم، و معاجم طبرانی، و دار قطنی و ابونعیم، و خطیب بغدادی و ابن عساكر و غیر آنان.

سپس می افزاید: این مطلب آن اندازه اهمیت دارد كه بعضی از دانشمندان اسلامی كتابهای مخصوص در زمینه اخبار مهدی تالیف كرده اند از جمله ابو نعیم اصفهانی،«در اخبار المهدی»، «ابن حجر هیثمی» در «القول المختصر فی علامات المهدی»،«شوكانی»در «التوضیح فی تواتر، جاء فی المنتظر و الرجال و المسیح»و «ادریس عراقی مغربی» در كتاب «المهدی»و ابو العباس ابن «عبدالمومن المغربی» در كتاب «الوهم المكنون فی الرد علی بن خلدون».

بعد از اضافه می كند: گروهی از دانشمندان بزرگ اسلام از قدیم و جدید در نوشته های خود تصریح كرده اند كه احادیث درباره مهدی در حد تواتر است (و به همین دلیل قابل انكار نیست).

از جمله از «سخاوی» در كتاب «فتح المغیث» محمد بن احمد سفاوینی در كتاب «شرح العقیده» و ابوالحسن الابری، در كتاب «مناقب الشافعی» و ابن تیمیه در كتاب فتاوایش، و سیوطی در «الحاوی»و ادریس عراقی در كتاب خود و شوكانی در «التوضیح» و محمد جعفر كنانی «نظم التنامر».

و در پایان این بحث می گوید: تنها «ابن خلدون» است كه خواسته احادیث مهدی را مورد ایراد قرار دهد، ولی بزرگان دین و دانشمندان اسلام گفتار او را رد كرده اند، و بعضی مانند «ابن عبدالمؤمن» كتاب ویژه ای در رد او نوشته اند.

كوتاه سخن اینكه حافظان حدیث و بزرگان دین تصریح كرده اند كه احادیث مهدی مشتمل بر احادیث صحیح و حسن است و در مجموع متواتر می باشد.

و در پایان چنین نتیجه می گیرد:«بنابراین اعتقاد به ظهور مهدی بر هر مسلمانی واجب است، واین جزء عقائد اهل سنت و جماعت است، و هیچكس جز افراد نادان و بیخبر یا بدعتگذار آن را انكار نمی كنند. [1] .

اشاره به این نكته نیز لازم است كه به اعتقاد گروهی از محققین، اعتقاد به وجود مهدی منحصر به مسلمانان نیست، بلكه سایر پیروان مذاهب نیز همواره در انتظار مصلحی بزگ برای جهان هستند، و در منابع مختلف آنها این معنی یادآوری شده است، و شرح حال بیشتر آنراباید در كتبی كه درباره ظهور مهدی نوشته شده است مطالعه كرد. [2] .


[1] از نامه مورخ 21 يوما 1976 كه به امضاء مدير مجمع فقهي اسلامي محمد منتظر كناني رسيده است، اين رساله نتيجه بحث نامبرده و چهار نفر ديگر از فقهاي معروف حجاز: شيخ صالح بن عثيين، و شيخ احمد محمد جمال، و شيخ احمد علي، و شيخ عبدالله خياط.

[2] در اين زمينه مي توانيد به كتاب انقلاب جهاني مهدي مراجعه فرماييد.